جمعه 11 بهمن 1392
کمال الملک : هنرمند همیشه زنده

بدلیل حق نشر بسته است.
نویسندگان : محمدعلی فروغی، قاسم غنی، عبدالحسین نوایی و دیگران
گردآورنده : حمید باقری
کتاب کمال الملک هنرمند همیشه زنده به کوشش جمعی از نویسندگان مانند محمدعلی فروغی، دکتر عبدالحسین نوایی،دکتر قاسم غنی، محمد کلبن، حسنعلی وزیر و … درباره فصول مهم زندگی و زندگی نامه کمال الملک نوشته شده است.که در شناخت این نابغه نقاشی ایران، بسیار سودمند است.
بیوگرافی کمال الملک
محمد غفاری معروف به کمالالمُلک نقاش ایرانی (۱۲۲۴ کاشان- ۱۳۱۹ نیشابور) یکی از مشهورترین و پر نفوذترین شخصیتهای تاریخ هنر معاصر ایران به شمار میآید. او برادرزاده صنیعالملک است.وی در یکی از خانوادههای هنرمند و سرشناس در کاشان چشم به جهان گشود. غفاری پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی در کاشان به همراه برادر بزرگترش به تهران آمد و در دارالفنون در رشتهٔ نقاشی ادامه تحصیل داد. پس از گذشت سه سال تحصیل وی در دارالفنون، هنگامی که ناصر الدین شاه از این مدرسه بازدید میکرد، کار او را پسندید و وی را به دربار فراخواند.
« پرتره ی خویشتن »

محمّد غفّاری در خانوادهای هنرمند و سرشناس در شهر کاشان بدنیا آمد، وی برادر زاده میرزا ابوالحسن غفّاری معروف به صنیع الملک از اولین تحصیل کردگان ایرانی در فرنگ و از افراد پرنفوذ دوره قاجار بود. غفّاری تحصیلات اوّلیّهاش را در مکتب مکاتب زادگاهش گذراند. پدرش میرزا بزرگ که همچون پدرانش دارای حرفهٔ نقاشی بود، ابو تراب، پسر بزرگترش و محمّد را برای ادامه تحصیل راهی تهران کرد. او با خواهر مفتاح الملک یکی از مقامات دربار ازدواج کرد که ثمرهٔ این ازدواج یک دختر به نام نصرت و پسری به نام حسین علی خان شد.
کمال الملک پس از حضور در تهران، به همراه برادر بزرگترش در مدرسه دارالفنون در رشتهٔ نقاشی مشغول به تحصیل شد، هر دو برادر در مدت سه سال تحصیل خود توانستند موفقیتهای بسیاری را کسب کنند. در پایان سال سوم، ناصرالدین شاه در حین بازدید از مدرسه دارالفنون با دیدن تابلویی که از چهره اعتضاد السلطنه، رئیس وقت مدرسه دارالفنون که توسط محمد غفاری کشیده شده بود، تحت تاثیر قرار گرفت و دستور داد تا او را به عنوان نقاش به استخدام دربار در آورند.
با حضور در دربار، ابتدا لقب خان، سپس پیشخدمت مخصوص به وی اهدا شد و پس از چندی ناصرالدین شاه، تحت تاثیر آثار او قرار گرفت و سبب گردید تا ناصرالدین شاه خود به شاگردی وی در آید و او را در ابتدا به لقب نقاشباشی و سپس به لقب کمال الملک منصوب کند. در مدت حضور وی در دربار، او ۱۷۰ تابلو کشید که معروفترین آنها تالار آینه میباشد و اولین تابلوییست که آن را “کمالالملک” امضا کردهاست.
شاهکار کمال الملک را از اینجا ببینید و لذت ببرید !
« تالار آینه »

پس از کشته شدن ناصر الدین شاه کمال الملک برای مطالعه به اروپا رفت. (۱۲۷۶ ش) مدتی بیش از سه سال را در فلورانس، رم و پاریس گذرانید؛ و در موزهها به رونگاری از آثار استادانی چون رامبراند و تیسین پرداخت. در پاریس با فانتن لاتور آشنا شد. سفر اروپا تأثیری مثبت در اسلوب کار و حتی طرز دید او گذاشت. او به دستور مظفر الدین شاه به ایران بازگشت (۱۲۷۹ ش) و کار در دربار را ادامه داد، ولی عملاً نتوانست با خواستهای شاه جدید کنار بیاید. به عراق رفت و چند سالی را در آنجا گذرانید. سالهای (۱۲۸۱ تا ۱۲۸۳ش) پردههای زرگر بغدادی و میدان کربلا را به هنگام اقامتش در عراق نقاشی کرد.
« فالگیر بغدادی »

بازگشت کمال الملک به ایران، مصادف با انقلاب مشروطه شد. او اگرچه به مشروطه خواهان متمایل بود ولی در جنبش مشروطه مشارکت مستقیم نداشت. در این هنگام کمال الملک با انتشار مقالات و ترجمه برخی آثار ژان ژاک روسو و دیگر نویسندگان آزادی خواه فرانسه، به سهم خود با حرکت مردم، همراه گردید.در سالهای بعد، مدیریت مدرسه صنایع مستظرفه را بر عهده گرفت. در این مدرسه با کوشش فراوان به پرورش شاگردان همت گماشت که زبدهترینشان، خود استادانی در مکتب او شدند.
سرانجام به دلیل اختلافاتی که با وزیران معارف بر سر استقلال مدرسه پیدا کرد، از کار تدریس و شغل دولتی دست کشید (۱۳۰۶ ش) و به ملک شخصی خود در حسین آباد نیشابور کوچید. (۱۳۰۷ ش) در آنجا بر اثر حادثهای از یک چشم نابینا شد؛ اما تا سالهای آخر زندگانی به نقاشی ادامه داد. در شرح این حادثه روایتها مختلف است از جمله گفته میشود که سالار معتمد گنجی، از خوانین منطقه و دوست کمالالملک، آجری را برای زدن یک کارگر حمام پرانده که به عینک و چشم کمالالملک آسیب رسانده است. قاسم غنی پس از این حادثه بر بالین استاد حاضر شد و پس از آن او مدتی یرای معالجه به تهران رفت.
سرانجام محمد غفاری (کمال الملک) در ۲۷ مرداد سال ۱۳۱۹ درگذشت و در نیشابور و در کنار قبر عطار نیشابوری مدفون گشت.
« آرامگاه کمال الملک در نیشابور »

کمال الملک از همان آغاز فعالیت هنری اش تمایلی قوی و آشکار به روش و اسلوب طبیعت گرایی اروپایی داشت. با ظهور کمال الملک وظیفهای جدید برای نقاش دربار معین شد. او میبایست رویدادها، اشخاص، ساختمانها، باغها و غیره را همچون عکاسی دقیق ثبت کند تا به عادیترین مظاهر زندگی و محیط درباری سندیت تاریخی بخشد. بی سبب نیست که کمال الملک در این دوره اغلب پردههایش را با افزودن شرحی درباره موضوع رقم میزد. (مثلاً: طبیعت بیجان با گلدان و پرنده شکار شده، ۱۲۷۳خ) با این زمینه فکری و هنری کمال الملک به اروپا رفت. هدف او شاید فقط ارتقای سطح دانش فنی اش بود.
در موزههای اروپا، آثار استادان رنسانس و باروک را دید و شیفته آنها شد. منطقاً او به لحاظ فرهنگی، ذهنی و سابقه هنری آمادگی رویارویی و احتمالاً بهره گیری از جنبشهای دریافتگری (امپرسیونیسم) و پسا-دریافتگری را نداشت. اما زیباییشناسی کلاسیسیسم رنسانس و سبک و اسلوب بغرنج هنرمندانی چون رامبراند را نیز به درستی درک نکرد با این حال آکادمی گرایی در او قوت گرفت؛ و هنگامی که به ایران بازگشت بیش از پیش به هنر دانشگاهی سده نوزدهم وابسته شده بود. حتی بعداً در بازنمایی موفقیت آمیز برخی موضوعهای اجتماعی نیز از این وابستگی رهایی نیافت. او اساساً چهره نگار و منظره نگار بود؛ و در تک چهرههایی چون «سید نصرالله تقوی» قابلیت و مهارت خود را به حد کمال نمایان ساخت. کمال الملک با کوششهای خود در مقام نقاش و معلم، پاسخی متناسب با شرایط اجتماعی و فرهنگی زمانهاش به تحول جامعه داد. بازتاب این کوششها، خصوصیات اخلاقی، نحوه زندگی و واقعه کور شدنش در ذهن مردم از او یک مرد افسانهای ساخت.
« حوضخانه عمارت گلستان »

با کار او جریان دویستسالهٔ تلفیق سنتهای ایرانی و اروپایی به پایان میرسد و سنت طبیعتگرایی اروپایی در قالب نوعی هنر آکادمیک تثبیت میشود. از جمله دیگر آثارش: دورنمای صفی آباد (۱۲۵۳ ش)؛ عمله طرب؛ حوضخانه صاحبقرانیه (۱۲۶۱ ش)؛ منظره آبشار دوقلو (۱۲۶۳ ش)؛ مرد مصری (۱۲۷۵ ش)؛ فالگیر یهودی؛ دهکده مغانک (۱۲۹۳ ش)؛ تک چهره خود هنرمند (۱۲۹۶ ش)؛ تکچهره صنیع الدوله؛ نیمرخ هنرمند (۱۳۰۰ ش)؛ منظره کوه شمیران (۱۳۰۱ ش) است. نسخه اصل تعدادی از تابلوهای مشهور کمال الملک در کاخ گلستان در معرض نمایش قرار دارد.
پی نوشت هرمس :
دوستان علاقمند و زیبا پسند !
حتما فیلم کمال الملک ، اثر روانشاد علی حاتمی را، با بازیگری زیبای جمشید مشایخی، برای آشنایی هر چه بهتر با این اعجوبه ی نقاشی ایران مشاهده کنید.
چند دیالوگی از فیلم :
* کمال الملک که معنای هنر و تواضع را می داند خطاب به فرشباف قدر ناشناخته:
استاد تویی. هنر، این فرشه. شاهکار این تابلوست. دریغ همه عمر یک نظر به زیر پا نینداختم. هنر این ذوق گستردهست، شاهکار، کار توست یارمحمد، نه کار من !
:.:.:.
مرحبا استاد نقاش، بارکالله، مرحبا ! ذیجودی که آزادی را به این خوبی مصور کند، از بند تنرهاست، چه رسد به محبس !؟
طوطیک، پرواز کن، مرخصی، برو. تا آن کوه گوشت و دنبه، اتابک نیامده، جانت را بردار خلاص کن !
:.:.:.:.:.:.
من آرزو طلب نمیکنم، آرزو میسازم !
:.:.:.:.:.:.:.:.:.
عضدالملک: ان شاالله که سال آینده این باغبان پیر خدمتگزار ، توفیق تقدیم نهال بومند دیگری داشته باشد .
-ناصرالدین شاه:
« امیدوار نباش ! مدرسهی هنر مزرعهی بلال نیست آقا ،
که هر سال ،
محصول بهتری داشته باشد .
در کواکب آسمان هم ؛
یکی میشود ستارهی درخشان،
الباقی . . .
سوسو میزنند . »
:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.
روحش شاد و یاد و هنرش جاویدان.
بر چسب ها:
کمال الملک ،
نقاشی ایران ،
پیام
یکشنبه 13 بهمن 1392 08:43 ق.ظ
سلام آقای پورفر،ببخشید،تو مطلب قبل یادم رفت اسمم و بنویسم،خیال کردم نوشتم...براتون آرزوی سلامتی دارم
پاسخ هرمس :
سپاس پیام عزیز...
شنبه 12 بهمن 1392 08:10 ب.ظ
سلام آقا،واقعا دستت درد نكنه...چه نازنینی شما...مرسی برای این شادیهای بسیار...در ضمن مقاله شهوت دانلود رو خوندم...من برای خوندن این كتابها برنامه روزانه مستمر دارم...البته سرعت دانلود كردن كتاب از سرعت خوندنش بیشتره...امیدوارم خوب و خوشحال باشی همیشه دوست نازنین...
پاسخ هرمس :
درود دوست عزیز
اینطوری که شما تعریف میکنین،آدم میخواهد آب شود!
ممنون،لطف دارید...
خوشحالم که مورد پسندتان قرار گرفته،
و در کنار دانلود، خوانشی هم دارید،
همین مارا کافی است،در رساندن این کتب به اهلش،
سپاس فراوان...
شاد باشید و دل زنده.
اینطوری که شما تعریف میکنین،آدم میخواهد آب شود!
ممنون،لطف دارید...
خوشحالم که مورد پسندتان قرار گرفته،
و در کنار دانلود، خوانشی هم دارید،
همین مارا کافی است،در رساندن این کتب به اهلش،
سپاس فراوان...
شاد باشید و دل زنده.
سهیل
جمعه 11 بهمن 1392 03:36 ب.ظ
هرمس جان ممنون بابت اپ این اثر ارزشند.به شدت امیدوارم این وبلاگ تبدیل به یکی از بزرگترین سایت های کتاب بشه.و البته ارزوی دوری نسیت.هر کمکی از دست من بر بیاد درخدمتم.soheilshanehsaz@yahoo.com
پاسخ هرمس :
درود سهیل عزیز
نوش جانت،که حقیقتا هنر و معرفت خوراک جان است...
بابت اظهار لطف و بزرگواری و حمایتت واقعا ممنون،
اما می دانی که سایت هم نیاز به هزینه مداومی دارد و هم دردسرهای بسیار بیشتری نسبت به وبلاگ ، و هم ممکن است مشکلات دیگری که نصیب دیگر سایت ها و مدیرانش شد،به سراغ ما هم بیاید:)
فعلا ترجیح می دهم،در همینجا ادامه دهیم،و خیلی در بند «کمیت» 100 هزارتایی نباشم،
ولی می شود در آینده بیشتر دربارش فکر کرد و حرف زد،
باز هم سپاس از لطف و حمایتت...
شاد باشی و دل زنده.
نوش جانت،که حقیقتا هنر و معرفت خوراک جان است...
بابت اظهار لطف و بزرگواری و حمایتت واقعا ممنون،
اما می دانی که سایت هم نیاز به هزینه مداومی دارد و هم دردسرهای بسیار بیشتری نسبت به وبلاگ ، و هم ممکن است مشکلات دیگری که نصیب دیگر سایت ها و مدیرانش شد،به سراغ ما هم بیاید:)
فعلا ترجیح می دهم،در همینجا ادامه دهیم،و خیلی در بند «کمیت» 100 هزارتایی نباشم،
ولی می شود در آینده بیشتر دربارش فکر کرد و حرف زد،
باز هم سپاس از لطف و حمایتت...
شاد باشی و دل زنده.